بخش انگل شناسی آزمایشگاه صبا
بخش انگل شناسی
انگل به موجودی گفته میشود که حداقل یک قسمت از دوره زندگی خود را در داخل یا روی بدن موجود زنده دیگری زندگی کرده و از این زندگی فایده میبرد یا تغذیه میکند. گیاه یا جانوری که دچار انگل میشود میزبان نام دارد. برخی از انگلها در طی زندگی خود به بیش از یک میزبان نیاز دارند.
بسیاری از انگلها از میزبان خود نه تنها غذا میگیرند، بلکه به عنوان پناهگاه نیز از آن استفاده میکنند. کرم کدو همه عمر خود را در بدن جانوری به سر میبرد و از آن غذا میگیرد. حدود ۷۰٪ انگلها از نظر بزرگی جزو میکروارگانیسمها هستند، در حالیکه طول برخی از انگلها بیش از ۳۰ متر است.بخش انگل شناسی علمی است که به وسیله آن شکل خارجی و داخلی و سیر تکامل و طرز سرایت انگل به انسان و حیوان مورد مطالعه قرار میگیرد.
علم انگل شناسی
انگل شناسی علمی است که به وسیله آن شکل خارجی و داخلی و سیر تکامل و طرز سرایت انگل به انسان و حیوان مورد مطالعه قرار میگیرد. زندگی انگلی عبارتست از یکی از اشکال همزیستی فیزیولوژیکی بین دو حیوان از دو جنس مختلف که یکی از آنها (انگل) معمولاً کوچکتر و ضعیفتر بوده و در سطح یا داخل بدن جنس قویتر (میزبان) زندگی و تغذیه میکند و در بدن او ایجاد اختلال مینماید. این همزیستی ممکن است دایم یا موقت باشد.
پیشرفت های روز افزون علم پزشکی، کاهش اثرات زیان بار بیماری ها را بدنبال داشته است. اما بیماری های انگلی و خسارات وارده ناشی از آن ها در جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند.
در سالهای اخیر سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده است که شش بیماری مهم انسانی در جهان منتشر است. پنج بیماری از این شش بیماری انگلی است که عبارتند از: شیستوزومیازیس ، مالاریا ، فیلاریازیس ، تریپانوز و میازیس آفریقایی و لیشمانیازیس. بیماری ششم نیز جذام است که عامل باکتریایی دارد.
در نتیجه بخش انگل شناسی پزشکی در بین شاخههای علوم پزشکی و دانشمندان علوم پزشکی اهمیت زیادی پیدا کرده است.
جنبههای زندگی انگلی
چهره واقعی زندگی انگلی غالبا قابل لمس و درک نیست، زیرا روابط بین انگلها و میزبان آنها بسیار پیچیده است. انگل شناسی در واقع یکی از چهار جنبه مختلف از سیمبیوزیس است.
سیمبیوزیس:
هر حیوان، گیاه و یا موجود زنده اولیه، آغازیان یا(پروتیستا) را که بخشی یا تمام زندگی خود را به همراه موجود دیگر از جنس دیگری میگذراند، یک سیمبیونت یا سیمبیوت مینامند. چهار شکل از سیمبیوتیک شناخته شده است. اگر چه خط تفکیک بین آنها کاملا دقیق نیست. بویژه انواع اشکال سیمبیوزیس که شناخته شدهاند: فورزیس ، کامنسالیسم ، پارازیتیسم و موچوآلیسم میباشد.
فورزیس:
هیچ نوع وابستگی از نظر متابولیکی و یا غیر از آن بین آنها وجود ندارد. نمونه این نوع زندگی انتقال باکتریها توسط اتصال به پای حشرات است. اگر چه پرواز حشره از جایی به جای دیگر به انتقال باکتری منجر میشود، ولی هیچ اجباری در این ارتباط از دو طرف نیست و اصولا یک نوع رابطه اتفاقی است.
کامنسالیسم:
یک مثال در این مورد در شرایط محیطی دریایی ، رابطه بین آمفی پریون پرکولا یا کنتروکاپروس آکوله آتوس با شقایق دریایی. ماهی در بین خارهای شقایق دریایی زندگی میکند، در حالی که هیچ نوع آزاری از سوی میزبان نمیبیند. با توجه به اینکه ترشحات ماهی باعث حفاظت در مقابل نماتوسیتهای میزبان میشود. این لایه حفاظتی که ماهی ایجاد میکند، فقط پس از ورود و خو گرفتن اولیه ماهی است.
پس از ورود ماهی به درون خارهای شقایق دریایی ، این عمل حفاظتی نیز انجام شده، ماهی از آسیب ماهی خوارها به خاطر وجود نماتوسیتهای میزبان محفوظ میماند. علاوه بر محافظت ، ماهی از غذای میزبان نیز برخوردار میشود.
پارازیتیسم:
پارازیتیسم عبارتست از نوعی زندگی اجباری دو موجود با هم که انگل کوچکتر است و از جنبه متابولیکی با میزبان رابطه دارد.
این ارتباط ممکن است دائمی باشد. مثلا کرمهای پهن نواری که در روده پستانداران دیده میشوند. یا ممکن است موقتی باشد، مانند، پشهها ککها یا کنههای خونخوار. گفته میشود که پارازیتیسم یک رابطه اجباری است، زیرا انگل بطور معمول نمیتواند بدون ارتباط و تماس با میزبان خود باقی بماند.
انگلهای خونخوار مانند کنهها ، ککها و پشهها از نمونههای اولیه خونخواری مستقیم از میزبان هستند. چون ارتباط بین انگل و میزبانش عموما” شامل تماس میزبان با مواد آنتی ژنی انگل است، خواه ناخواه این مولکولها با بدنه انگل (آنتی ژنهای سوماتیک) یا ترشحات و یا مواد دفعی انگل (آنتی ژنهای متابولیک) مقایسه میشوند.
آنتی بادیها معمولا توسط میزبان در واکنش به انگل تولید میشوند. بنابراین بر عکس فورزیس و کامنسالیسم زندگی انگلی علاوه بر وابستگی متابولیک در بخشی از انگل ، عموما” شامل پاسخهای میزبان در برابر بخش دیگری از انگل میباشد.
موچوآلیسم:
نمونه معروف این نوع زندگی گلسنگها هستند که ترکیبی از قارچها و آلگها هستند. در طی این ارتباط ، آلگها مقدار زیادی ترکیبات آلی تولید میکنند که این مواد توسط قارچها مصرف میشوند.
در حالی که قارچها نیز آب و مواد معدنی مورد نیاز آلگها را تولید میکنند. آنها را از خشک شدن و خطر نور شدید محافظت میکنند. نمونه دیگر موچوآلیسم رابطه برخی از تاژکداران موجود در روده موریانههای چوبخوار است.
رابطه انگلها با میزبان
انگلها به اشکال مختلفی با میزبان خود رابطه برقرار میکنند که میتوان انگل اجباری یا اختیاری ، موقتی یا دائمی ، خارجی یا داخلی ، اتفاقی یا سرگردان ، بیماریزا یا غیر بیماریزا و زئونوز را نام برد.
به علاوه میزبانها نیز اشکال مختلفی دارند. از جمله میزبان واسط یا نهایی ، ناقل مکانیکی یا ناقل ترانسفر ، مخزن و بالاخره هایپرپارازیتیسم را ذکر کرد و برخی از سیمبیونتها نیز رابطه استفاده متقابل تحت عنوان نظافتچی و نیازمند حفاظت با یکدیگر برقرار میکنند.
بطور مثال در محیطهای دریایی ، برخی از انواع ماهیها وسخت پوستان وظیفه پاک کردن بدن گونههای بزرگتر را به عهده میگیرند. این عقیده وجود دارد که منفعت حاصل از این کار دو طرفه است و انواع مختلف دارای این زندگی هستند. از جمله تمساح با مرغ مصری ، گاوهای اهلی با مرغ ماهیخوار و کرگرن با پرندگان کنه خوار.
عفونت و بیماری انگلی
انتقال انگلها مستلزم وجود سه عامل است: یک منبع عفونت ، یک راه انتقال و وجود یک میزبان حساس. برایند ترکیب عوامل فوق ، تعیین کننده شیوع انگل در یک زمان و مکان معین است.راههایی که انگل بوسیله آنها از منبع اولیه به میزبانان حساس میرسد متفاوت است. شانس بروز عفونت در شرایط محیطی مناسب که در آن انگل بتواند خارج از مواد دفعی زندگی کند و نیز در شرایط فقدان بهداشت فردی و اجتماعی افزایش مییابد.
انسان مبتلا به عفونت انگلی میتواند به اشکال زیر عمل نماید.
– تنها به عنوان میزبان انگل
– همراه با دیگر حیوانات به عنوان میزبان اصل
– به عنوان میزبان تصادفی همراه با یک یا چند حیوان به عنوان میزبانهای اصلی.
علاوه بر لزوم سازگار بودن طبیعی انگل با میزبان خود ، سهولت انتقال انگل بستگی به عادات و تجمع گروهی و نیز مقاومت میزبان دارد.
تشخیص
تظاهرات بالینی در اغلب بیماریهای انگلی آن قدر عمومی است که در بسیاری موارد بنای تشخیص بر پایه نشانه شناسی کافی نیست.
اگر چه یک پزشک باتجربه ممکن است علائم و نشانه های ویژه برخی بیماری انگلی را شناسایی کند، ولی در موارد غیر معمول ممکن است نشانهها آنچنان گیج کننده باشند که هیچ تابلوی بالینی واضحی را نشان ندهند.
همچنین بسیاری از عفونتها بویژه عفونتهای کرمی نشانه های کم و غیر مشخصی داشته و اغلب از نظر بالینی غیر قابل افتراق هستند. تشخیص نهایی و شیوه درمانی درست، نیاز به شناسایی انگل در آزمایشگاه دارد.
درمان
درمان موفقیت آمیز بیمار شامل اقدامات پزشکی و روشهای جراحی ، توجه به وضعیت غذایی و دارو درمانی اختصاصی است. پزشک باید توانایی بیمار در همکاری آگاهانه، بهسازی محیط ، همه گیر شناسی بیماری و انتخاب روشهای جلوگیری از گسترش عفونت را نیز مدنظر داشته باشد.
در طی ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر پیشرفتهای قابل توجهی دردرمان بیماریهای انگلی صورت گرفته است. هم اکنون داروهای موثر و نسبتا” غیر سمی متعددی برای درمان اغلب بیماریهای انگلی در دسترس است.
ما را در اینستاگرام دنبال کنید.